زبانشناسی اجتماعی
آزاده شریفی مقدم؛ فاطمه طهماسبی
چکیده
زبانشناسی اجتماعی - شناختی شاخهای میانرشتهای است که با تلفیق آموزههای دو حوزۀ تشکیلدهندۀ آن سعی در توصیف شناختی تنوعات زبان در جامعه دارد. هدف از مطالعۀ حاضر بررسی و توصیف شناختی استعارههای مفهومی حوزۀ معنایی مرگ در بافت اجتماعی و کلام عامیانه است. دادهها مجموعهای است شامل ۳۳۲ نمونۀ زبانی (واژه، عبارت و جمله) ...
بیشتر
زبانشناسی اجتماعی - شناختی شاخهای میانرشتهای است که با تلفیق آموزههای دو حوزۀ تشکیلدهندۀ آن سعی در توصیف شناختی تنوعات زبان در جامعه دارد. هدف از مطالعۀ حاضر بررسی و توصیف شناختی استعارههای مفهومی حوزۀ معنایی مرگ در بافت اجتماعی و کلام عامیانه است. دادهها مجموعهای است شامل ۳۳۲ نمونۀ زبانی (واژه، عبارت و جمله) که از میان ضربالمثلها، رقعههای ترحیم و سنگقبرنوشتههای حاوی استعارۀ مفهومی حوزۀ معنایی مرگ انتخاب شده و سپس بهلحاظ شیوۀ مفهومسازی و نیز حوزههای مبدأ بهکاررفته مورد بررسی قرار گرفته است. دادهها نشان میدهند که مفهومسازی مرگ عمدتاً با مفاهیم جانبخشی، جهت، فاصله، هستی، تخریب و اسارت صورت میگیرد. در میان حوزههای مفهومی یادشده، مفاهیم جانبخشی و تخریب نگاهی واحد و بدبینانه به مرگ را نشان میدهند، درحالیکه در سایر حوزههای مبدأ هر دو طیف معنایی (مثبت و منفی) به کار میرود، که بیانگر ماهیت دوگانۀ مرگ در اذهان عامۀ مردم است. در استعارههای جانبخشی هر دو عامل کنشگر و کنشپذیر از مفهوم اولیۀ خود دور شده، با حوزههای مبدأ مختلف مفهومسازی میشوند. به علاوه، رقعههای ترحیم در مقایسه با سنگقبرنوشتهها نگاهی خوشبینانهتر و عرفانیتر به مقولۀ مرگ دارند. یافتههای این پژوهش دوگانگیها و ابعاد مثبت و منفی نگرش حاکم بر مقولۀ مرگ را در بین عامۀ مردم نشان میدهد.